ــــــــــــ تیزهوشان ـــــــــــــ

ــــــــــــــــــ آدم ها دو نوع اند یا تیزهوشانین یا دوست دارن تیزهوشانی باشن ـــــــــــــــــــــــــــ

ــــــــــــ تیزهوشان ـــــــــــــ

ــــــــــــــــــ آدم ها دو نوع اند یا تیزهوشانین یا دوست دارن تیزهوشانی باشن ـــــــــــــــــــــــــــ

ــــــــــــ تیزهوشان ـــــــــــــ
آخرین نظرات
نویسندگان

یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچکس نبود
یه بزی بود سه تا بچه داشت یکی شنگول یکی منگول و یکی هم حبه انگور. روزی از

روزها مامان بزه به بچه هاش گفت : من می رم برای شما علف بیارم مبادا شیطونی

بکنین. اگه گرگه اومد در زد در براش باز نکنین.اگه گفت من مادر شمام بگین دستت رو

از لای درز در تو بکن اگه دیدین دستش سیاه است در رو باز نکنین اما اگه قرمز بود


میفهمین که مادرتون برگشته.

نگو که گرگه گوش وایساده بود همچین که گرگه رفت دستش رو با حنا قرمز رنگ کرد و                     

      اومد در زد بچه ها پرسیدند "کیه؟"


گرگه گفت :در رو باز کنین واسه شما علف آوردم.

بچه ها گفتند: دستت رو به ما نشون بده
گرگه دستش رو از لای در تو کرد . همین که دیدند دست قرمزه در را به روش باز



کردند. گرگه هم پرید شنگول و منگول را جلو انداخت و برد اما حبه انگور دوید و رفت قایم شد

 

بزه که برگشت دید در بازه و هیچکس خونه نیست. بچه هاشو صدا زد حبه انگور که

صدای مادرشو شنید از آنجایی که قایم شده بود بیرون اومد و برای مادرش تعریف کرد که

چطور گرگه برادرهاشو برداشت و برد. بزه گریه کرد و با خودش گفت «پدر گرگه رو در

می آرم!» اومد رفت بالای پشت بام خونه آقا گرگه دید که گرگه آش بار کرده ،با سمش

خاک تو آش   گرگه پاچید. گرگه فریاد زد
این کیه تاپ و تاپ می کنه؟ 
آش منو پر خاک می کنه؟ 
بزه جواب داد: منم،منم،بزک زنگوله پا 
بر میچم دوپا دوپا 
دو سم دارم روی زمین 
دو شاخ دارم رو به هوا 
کی برده شنگول من ؟ 
کی برده منگول من؟ 
کی می آد به جنگ من؟ 
گرگه گفت : من بردم شنگول تو 
من بردم منگول تو 
من می آم به جنگ تو
بزه رفت یک انبانه گیر آورد پر کرد از شیر و سر شیر و ماست و کره و برد پیش چاقو تیز

کن و گفت: بیا شاخ های منو تیز کن 
گرگه رفت یک انبانه ورداشت و باد کرد تا پر شد و برد پیش دلاک گفت: اینو بگیر دندونای

منو تیز کن
دلاکه در انبانه رو واز کرد و بادش در رفت یه نخود هم درش

گذاشت که تا درشو باز کرد نخود پرید و یه چشمش رو کور کرد دلاک به روی خودش

نیاورد پیش خودش گفت "بلایی سرت بیارم که توی داستانها بنویسن!"
دلاک انبر رو ورداشت همه دندون های گرگه رو از ریشه بیرون آورد و جایش دندونهای

چوبی گذاشت. بعد بزه اومد و باهم رفتند تا جنگ بکنند. رفتند کنار یک جوب آبی. بزه

گفت"بیا اول آب بخوریم" خودش پوزه اش رو توی آب فرو کرد اما نخورد. گرگه تا

میتونست آب خورد،شکمش باد کرد و سنگین شد
بزه گفت :حالا من برای جنگ حاضرم. رفت عقب و اومد جلو شاخ هاش رو زد به شکم

گرگه. همین که گرگه خواست پشت بزه رو گاز بگیره همه دندوناش که چوبی بود

ریخت و بزه شکمش رو پاره کرد و کشتش

بعد رفت شنگول و منگول را از خانه گرگه در آورد و برد خانه شان پیش حبه انگور


"
کوچولوهای خوشگلم! بعد از این دانا باشید.دشمن رو از دوست

بشناسید و در رو به روی نامرد وا نکنید.!"

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آذر ۹۳ ، ۱۶:۰۵
ابوالفضل ابراهیمی

امــشــب هــوای کـربــلا دارد دل من
حــال و هـــوایـی آشـنــا دارد دل من
شش گوشه ات را تا نبینم بی قرارم
اصلا مـگر بـی تــو صـفــا دارد دل من؟
عمری شدم من خوشه چین فضلت امّا
تـــا روز مـرگـم هـــم وفــــا دارد دل من
شـاید مــیـان روضـــه هـا دستم بگیری
ایـنـگـونه حـاجــت از خــدا دارد دل من
با عــشـق تـو احـساس تنهایی ندارم
بـی لـطــف تــو رنــج و بــلا دارد دل من
قرآن و عترت زنده از خون حسین است
جــز هـیئـت و روضـه کــجــا دارد دل من؟
شــد نــوکــری کردن هـمـیـــشه افتخارم
ایـــن هــم ز الـطاف شــما دارد دل من
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آبان ۹۳ ، ۱۸:۲۶
ابوالفضل ابراهیمی





1- در فواصل زمانی کوتاه اما پیوسته درس بخوانید: 
آمار نشان داده که ذهن انسان در زمان های کوتاه و مکرر بسیار متمرکزتر از زمان های طولانی عمل می کند. بنابراین حتی اگر فقط ده دقیقه برای درس خواندن فرصت دارید، آن را به فواصل زمانی کوتاهتر تقسیم کنید. همچنین بهتر است پس از هر ده دقیقه درس خواندن به خودتان استراحت بدهید.

از آنجا که مغز انسان به منظور "ساخت پروتئین" و تجدید نیرو به زمان نیازمند است، این روش کارایی بسیاری دارد. زمان استراحت به مغز فرصت جذب آموخته ها را می دهد، در مقابل درس خواندن برای مدت زمان طولانی نه تنها کسالت آور است، بلکه باعث خستگی، ایجاد استرس و گیج شدن می شود، در نتیجه قدرت یادگیری را کاهش می دهد.

 

 

۲- با خیالی آسوده استراحت کنید:

 

اگر زمان شما اجازه می دهد به منظور تجدید قوا، یک روز کامل را به استراحت بگذرانید. (مثلا" هر یک ماه یکبار ، مخصوصا" بعد از دادن یک آزمون آزمایشی ، یک استراحت یک روزه یا نصفه روزه ، به خود بدهید.)با این کار ممکن است احساس عذاب وجدان کنید و مرتبا با خود بگوئید : "باید امروز را هم درس می خواندم" و زمان گرانبهایی را که به استراحت تخصیص داده اید، با استرس سپری کنید. اما همانطور که در بالا اشاره شد، فراموش نکنید که در حالت استرس مغز اطلاعات جدید را جذب نمی کند. یک روز را به فراغت بگذرانید و احساس بدی از درس نخواندن خود نداشته باشید. فقط سعی کنید در این یک روز بیشتر به فعالیتهای مورد علاقه و خواب بپردازید . کمتر فعالیت ذهنی سنگین ، مثل شرکت در بحثهای سیاسی یا دیدن چند فیلم سینمایی فلسفی و ... بپردازید . بیشتر به فعالیتهای سبک بدنی و ورزشی و نشاط آور بپردازید.

 

 

۳- وضعیت جسمی خود را در نظر بگیرید:

 

در زمان‌هایی که خسته، عصبانی، حواس پرت و شتاب زده هستید درس نخوانید. زمانی که مغز انسان در حالت آرامش است، مانند یک اسفنج اطلاعات را جذب می‌کند، برعکس زمانی که استرس دارید، تلاش شما برای یادگیری بی فایده است، زیرا در چنین حالتی مغز اطلاعات را دفع می‌کند. هیچگاه در زمانی که فکر شما به چیزهای دیگری مشغول است، خود را مجبور به درس خواندن و یادگیری نکنید، این کار چیزی جز اتلاف وقت نیست. به همین دلیل همیشه توصیه می کنیم که به حواشی کنکور و نتیجه ی کنکور و حرف مردم و درکل ،موارد استرس زا فکر نکنید.

شعار همیشگی من(( شما فقط درس بخوانید و حداکثر تلاشتان را انجام دهید و در نهایت نتیجه را به خدا واگذار کنید.))

 

 

۴- درس ها را در همان روز مرور کنید:

 

زمانی که چیز جدیدی یاد می گیرید، سعی کنید در همان روز نکات مهمش را دوره کنید. با گذشت چند روز، برای یادآوری آن مطالب به تلاش بیشتری نیاز خواهید داشت. به هر حال یک مرور سریع در انتهای روز، باعث ماندگاری بیشتر در مغز و یادآوری آسانتر مطالب خواهد بود. مخصوصا" در مورد دروس اختصاصی و مطالب سنگین ، مرور و حل کردن چند تمرین ، چند ساعت بعد از تدریس ، بسیار مفید خواهد بود.

 

 

۵- مرحله به مرحله پیش بروید:

 

ممکن است باور نداشته باشید که همیشه از کل به جزء و از بزرگ به کوچک رسیدن ، روش کارایی در امر یادگیری در سنین مختلف است. در زمان درس خواندن ابتدا سعی کنید یک درک کلی از مطلب داشته باشید سپس وارد جزئیات شوید، با این روش امکان موفقیت شما بیشتر می شود.

 

 

۶-محیطی مناسب برای درس خواندن فراهم کنید:

 

برای مطالعه ی مفید داشتن جایی مخصوص این کار ضروریست. بهترین مکان برای مطالعه میز شخصی و اتاقی جدا از جریان های غیر درسی است.

 

بهتر است میز مطالعه در کنج اتاق قرار داشته باشد به طوری که شما رو به دیوار قرار بگیرید. قرار گرفتن در محیطی بسته می تواند تا حد زیادی در حفظ تمرکز موثر باشد. از اطراف میز کار خود پوستر.مجله. کتاب غیر درسی. ضبط. تلفن وهر چیزی که حواستان را پرت می کند بردارید.

 

تمام وسایل مورد نیاز برای مطالعه را روی میز قرار دهید تا هنگام مطالعه دائما مجبور نباشید از جای خود بلند شوید.

 

نور اتاق مطالعه باید کافی و تلفیقی از نور سفید و زرد باشد. مثلا یک لامپ معمولی برای چراغ مطالعه و یک لامپ مهتابی برای اتاق. یا یک لامپ کم مصرف برای چراغ مطالعه و یک لامپ معمولی برای اتاق.

 

چراغ مطالعه باید حداقل ۳۰ سانتی متر با کاغذ فاصله داشته و اگر راست دست هستید در سمت چپ میز و اگر چپ دست هستید در سمت راست میز قرار گیرد.

 

مطالعه مقدس استپس همیشه درست پشت میز بنشینید یعنی تمام مفاصل بدنتان زاویه ی ۹۰ درجه داشته باشند. هرگز هنگام درس خواندن لم ندهید. دستتان را زیر سرتان نگذارید. روی میز نخوابید و ... وهمیشه صاف بنشینید و هر وقت خسته شدید از جای خود بلند شوید. کمی داخل اتاق قدم بزنید و چند حرکت کششی انجام دهید سپس دوباره مشغول مطالعه شوید.

 

حتی اگر میز مطالعه ی شخصی هم ندارید روی صندلی نشسته ودرس بخوانید چون روی زمین زودتر خسته می شوید.وهرگز.هرگز.هرگز دراز کشیده و در رختخواب درس نخوانید.

 

تمام موارد بالا شرایط ایده آل برای مطالعه اند و لازم نیست همه ی این شرایط محیا باشند تا شما درس بخوانید. یادتان باشد کسانی در شرایطی کاملا متضاد با اینها به بهترین موفقیت ها رسیده اند.

 

خودِ درس خواندن اصل است پس هیچگاه اصل موضوع را فراموش نکنید.

 

 

۷- میزان خستگی مغزتان را در نظر داشته باشید:

 

کاملا طبیعی است که گاهی مغز انسان در اثر خستگی، مطالب را فراموش می کند، این امر هرگز بدان معنا نیست که شما آدم کودنی هستید، به جای عصبانی شدن، سعی کنید چنین حالتی را پیش بینی کنید و با آن کنار بیایید.

 

تصور کنید که مغز شما لایه های اطلاعات را به ترتیب روی هم می چیند، با قرار گرفتن اطلاعات جدید در سطوح بالا، اطلاعات لایه های پایین تر کهنه شده و به آسانی قابل دسترس نخواهند بود، بنابراین به فراخوانی شما دیرتر جواب می دهند، مرور کردن تنها روش جلوگیری از چنین پیشامدی است. تست زدن بعد از خواندن مطلب هم یک نوع مرور محسوب می شود، تا آزمون!

 

 

۸- با برنامه ریزی مناسب، درس خواندن را به عادت تبدیل کنید:

 

عموما" اگر ساعات مشخصی از روز را برای درس خواندن برنامه ریزی کنید، خیلی زود به آن عادت خواهید کرد. بدون تخصیص ساعات مشخصی از روز، ممکن است هیچگاه وقت درس خواندن پیش نیاید. یک روش مناسب برای این کار یادداشت کردن زمان در دفتر روزانه است، درست مثل اینکه از پزشک وقت گرفته اید. برای این کار می توانید از جدول برنامه ریزی اسکینر ،استفاده کنید.

 

 

۹-هدف داشته باشید:

 

یکی از دلایل اصلی که باعث می شود افراد به اهداف خود نرسند این است که معمولا آنها را دست نیافتنی می پندارند. در صورتی که با برنامه ریزی و مدیریت صحییح می توان به کلیه اهداف خود دست یافت.

 

کافی است سعی کنید فرق بین اهداف کوتاه مدت و بلند مدت خود را دریابید، اهداف بلند مدت را مانند یک رویا در ذهن بپرورانید و نگه دارید، در عین حال فعالیت های روزانه زندگی را به اهداف کوتاه مدت اختصاص دهید. مثلا" پولدار شدن ، مهندس شدن ، پزشک شدن و .... اهداف بلند مدت و مبهمی هستند. هر کدام از اینها مسیرهایی را می طلبند که شما باید این مسیرها را با تلاش و دستیابی به اهداف کوتاه مدت ، سپری کنید . مثل فارغ التحصیلی از دانشگاه با معدل خوب و اندوختن مهارت و تجربه در حین تحصیل ، قبل از آن ، گذشتن از سد کنکورو.... تا برسد به کوتاه مدت ترین هدف ، مثل اینکه فردا از ۸ تا ۱۰ باید زیست بخوانم و....

 

 

۱۰- ناامیدی دشمن یادگیری است:

 

افرادی که دائما خود را به دلیل کندی در یادگیری سرزنش می کنند، حتی اگر پیشرفتی مناسب و قوه یادگیری بالایی داشته باشند، همواره در استرس به سر می برند. در مقابل افرادی که به خود و سرعت یادگیری شان اطمینان دارند، حتی اگر از هوش و استعداد کمتری نسبت به گروه قبل برخوردار باشند، نتیجه کارشان بهتر است، زیرا این افراد انرژی خود را صرف نگرانی و حساسیت های بی مورد نکرده ، آهسته و پیوسته پیش می روند.

 

نکته ی آخر:

 

روش تست زدن درس های عمومی


پس از آنکه اطمینان نسبی حاصل کردید که درس را یاد گرفته اید. پس از گذشت حداقل ۴۸ ساعت و حداکثر ۱۳۰ ساعت به سراغ تست ها بروید.

 

حتما تست ها را با نمونه سوالات کنکور های سراسری سال های گذشته شروع کنید و بعد به سراغ نمونه سوالات آزاد و در نهایت به سراغ تست های تالیفی بروید.

 

حتما از همان ابتدا تست ها را در زمان معین بزنید و برای هر تست عمومی به طور متوسط ۳۰ ثانیه زمان در نظر بگیرید.

 

پس از اتمام درصد خام خود را به این ترتیب محاسبه کنید:

 

تعداد صحیح ضربدر سه منهای تعداد غلط تقسیم بر کل سوالات ضربدر سه اگر این درصد زیر ۵۰ باشد باید بدون تعارف بگویم شما هیچ چیز از درس نفهمیده اید و باید از اول درس را بخوانید.

 

درصد ایده آل بالای ۸۰ درصد است.

 

البته گاهی درصد پایین در اثر کمبود زمان به وجود می آید. اگر اوایل به این موضوع برخوردید ، زیاد مهم نیست ولی بعد از چند سری تست زدن نباید وقت کم بیاورید.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ شهریور ۹۳ ، ۱۲:۰۴
ابوالفضل ابراهیمی





مدل‌های کیف‌های مدرسه بسیار متنوع هستند، در هر قیمتی کیف وجود دارد، بنابراین انتخاب کیف مناسب برای بچه‌ها کار ساده‌ای نیست. اگر برای خرید دچار تردید شده‌اید، به اصلی‌ترین معیارها که در اختیار شما می‌گذاریم، توجه کنید.


1 - یک کیف خوب سبک است
2 - یک کیف خوب باید قابل‌استفاده باشد، نباید بزرگ‌تر از شانه‌های کودک باشد
3 - محکم و بادوام
4 - کیفی با بندهای چرمی و پُر شده با پنبه
5 - کیف چرخدار یا بدون چرخ؟


1) یک کیف خوب سبک است
کیف مدرسه به محض اینکه پر می‌شود، نباید سنگین‌تر از 15-10 درصد وزن کودک باشد؛ بنابراین بهتر است کیفی سبک انتخاب کنید، تحقیقاتی که در این زمینه به انجام رسیده اند، نشان می‌دهند بچه‌هایی که کیف‌های شان تا 8 کیلوگرم وزن دارند، دو برابر بیشتر از بقیه برای حمل کیف شان دچار زحمت می‌شوند.


2) یک کیف خوب باید قابل‌استفاده باشد، نباید بزرگ‌تر از شانه‌های کودک باشد. 
این معیار مهمی است که باید رعایت شود، کیف مدرسه نباید به هیچ وجه بزرگ‌تر از شانه‌های کودک باشد. این کیف باید متناسب با دوره آموزشی، سن و ساختار بدنی او باشد. علاوه بر این، باید قابل‌استفاده باشد و بتوان به راحتی با آن کار کرد.


3) محکم و بادوام
کودک تمایل دارد بدون نظم و ترتیب و با بی‌قیدی وسایل خود را درون کیف جا دهد، بهتر است یک کیف مدرسه محکم و بادوام برای فرزندتان انتخاب کنید تا وسایلی که درهم و برهم درون کیف جا داده شده‌اند، شانه‌های او را زخمی نکند.


4) کیفی با بندهای چرمی و پُر شده با پنبه
یک کیف که بندهای چرمی داشته باشد و این بندها با پنبه پُر شده باشند، برای راحتی کودک ضروری است. فراموش نکنیم که تمام وزن کیف به طور مستقیم روی شانه‌های کودک سنگینی می‌کند.


بهترین حالت این است که بندها، کیف را در وضعیت مناسب روی شانه‌ها قرار بدهند و حرکات آن را کم کنند.


5) کیف چرخدار یا بدون چرخ؟
حُسن کیف‌های چرخدار واضح و مبرهن است، به شرطی که قرار نباشد کودک همراه با آن از پله‌ها بالا برود؛ بنابراین قبل از خرید کیف چرخدار باید سوال‌هایی برای شما در ذهن تان مطرح شود. اگر شما در طبقه دوم آپارتمانی فاقد آسانسور زندگی می‌کنید یا کلاس فرزند شما در طبقه دوم مدرسه واقع شده است، ضررهای یک کیف چرخدار بیشتر از فواید آن است، زیرا این نوع کیف‌ها سنگین هستند!


و در آخر اینکه برای حمل کردن چیزهای سنگین مثل کیف به فرزند خود آموزش دهید، باید به او یاد دهید که به درستی کیفش را حمل کند تا برای کمرش مشکلی پیش نیاید.



۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ شهریور ۹۳ ، ۱۱:۵۲
ابوالفضل ابراهیمی





واکنش دخترها و پسر ها در روبرو شدن با نمرات مختلف:



۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ شهریور ۹۳ ، ۱۱:۴۶
ابوالفضل ابراهیمی



شما در خانه تان دارید زندگی می کنید و از قضا تعدادی همسایه دارید که همیشه مزاحم شما می شوند ، گاهی روی ماشینتان خش می اندازند ، گاهی سر و صدا می کنند و گاهی بچه تان را در کوچه دنبال می کنند ،فرض کنید این قضیه ادامه دارد و شما دیگر از این وضع کلافه شده اید، حالا شما چه کار می کنید؟

راه می افتید با اسلحه همسایه تان و زن و بچه اش را به گلوله می بندید و خانه شان را روی سرشان خراب می کتید؟ با بمب و خمپاره و موشک به دوستان و آشنایان همسایه تان حمله می کنید؟ مادر و بچه هایی که از سر کوچه رد می شوند را به خاک و خون می کشید؟



مگر حماس قبل از اینکه رژیم ملعون صهیونیستی حملات وحشیانه اش را به خاک غزه شروع کند به سمت اسرائیل موشک پرتاب می کرد؟

می گوئید سه یهودی اسرائیلی را کشتند؟ حماس کشته؟ خب باشد ، بگردید قاتلانشان را پیدا کنید (البته اگر خودتان به سبک امریکایی ها که شوی مسخره یازده سپتامبر را راه انداختند تا جنایات کثیفشان را توجیه کنند ، این ماجرا را برنامه ریزی نکرده باشید تا پیراهن عثمان را علم کنید) ، دختر پنج ماهه چه گناهی کرده که باید کشته شود؟ اصلا مگر تعدادی از افراد خودتان نوجوان فلسطینی را زنده زنده به آتش نکشیدند؟



می خواهید انبار های موشک حماس را از بین ببرید؟ خب مگر خودتان کلاهک هسته ای ندارید؟ انتظار دارید فلسطینی ها در مقابل سربازان وحشی تا بن دندان مسلح شما چه کار کنند؟ در انبار هایشان آدامس ذخیره کنند؟

بیائید فرض کنیم حق با اسرائیل است ! و برای آرامش و امنیت خود حق دارد از خود دفاع کند ، ولی بهای این امنیت چیست؟ جان هزاران زن و مرد و کودک مسلمان خون بهای امنیت اسرائیل غاصب است؟ مگر ادعای حقوق بشر ندارید؟ پس این وحشی گری ها چیست؟ چرا به مجامع بین المللی حقوق بشـــــر !!! شکایت نمی برید؟ مجامعی که همین حالا هم سکوت کامل اختیار کرده اند تا شما به جنایاتتان ادامه دهید. مگر حرف شما نظم نوین جهانی و خاورمیانه امن برای اسرائیل نیست؟ پس چرا با ریختن خون می خواهید به این نظم برسید ؟




لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَةً لِلَّذینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَ الَّذینَ أَشْرَکُوا وَ لَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ قالُوا إِنَّا نَصارى‏ ذلِکَ بِأَنَّ مِنْهُمْ 
قِسِّیسینَ وَ رُهْباناً وَ أَنَّهُمْ لا یَسْتَکْبِرُونَ

بطور مسلّم ، دشمنترین مردم نسبت به مؤمنان را ، یهود و مشرکان خواهی یافت و نزدیکترین دوستان به مؤمنان را کسانی می یابی که می گویند: «ما نصاری هستیم» این بخاطر آن است که در میان آنها ، افرادی عالم و تارک دنیا هستند و آنها ( در برابر حق ) تکبّر نمی ورزند.( مائده 82 )



پی نوشت : این عکس را نیویورک تایمز منتشر کرده تا افکار عمومی را قانع کند که اسرائیلی ها مجبورند به محل های نگهداری سلاح حمله کنند و بعضی وقت ها تلفات غیر نظامی اجتناب ناپذیر است.
برای اینکه به عمق پوچ بودن این ادعا و خنده دار بودن این دلیل پی ببریم فقط کافی است نگاهی به موقعیت جغرافیایی غزه بیندازیم، غزه 41 کیلومتر طول و 6 تا 12 کیلومتر عرض دارد یعنی مساحت آن 365 کیلومتر مربع است . کافی است این مقدار را با مساحت تهران که 730 کیلومتر مربع است مقایسه کنید . 
وقتی شما در یک مدرسه محاصره هستید سلاح هایتان را در کجا ذخیره می کنید؟ آیا راهی جز ذخیره آن ها در کلاس ها دارید؟ حال فرض کنید دشمن با نشان دادن یک نقشه بخواهد افکار عمومی را قانع کند که چون آن ها سلاح هایشان را در کلاس درس مخفی می کنند آسیب به دانشجویان تقصیر خود آن هاست ! وقتی شهر غزه به اندازه چند محله تهران مساحت دارد ، ذخیره سلاح در نقاط پراکنده این محله ها امری اجتناب ناپذیر است ، اما آیا به خاک و خون کشیدن مردم روزه دار توجیهی اخلاقی دارد؟


حالا به نظر شما حق با کیست؟؟؟
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۳ ، ۱۶:۱۰
ابوالفضل ابراهیمی

 بار خدایا؛


وسوسه های نفس نگذاشت، جانم در نهر رجب تطهیر شود؛

از در آویختگان درخت طوبای شعبان هم که نبودم؛

ترحم فرما و در دریای رحمت رمضانت مستقرم نما ...
۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ تیر ۹۳ ، ۱۹:۱۸
ابوالفضل ابراهیمی


شب قدر چه شبی است؟

 
مراد از شب قدر، تقدیر و اندازه ‏گیری است و شب قدر شب اندازه‏ گیری است و خداوند متعال در این شب حوادث یک سال را تقدیر می‏کند و زندگی، مرگ، رزق، سعادت و شقاوت انسانها و اموری از این قبیل را در این شب مقدر می‏گرداند



لیلة القدر شب سرنوشت


یکی از برکات ماه رمضان وجود لیله القدر در شب های آن است. به احتمال بسیاری قوی لیله القدر در ماه رمضان و مشهور در نیمه دوم و معروف آن دهه سوم آن در شب های بیست و یک، بیست و سه و یا بیست و هفتم است. البته برخی نیز شب نوزدهم را نیز یکی از احتمالات قوی دانسته اند. با این همه برخی از روایات معدود نیز شب نیمه شعبان را شب قدر می دانند ولی مشهور در میان اهل حدیث و دانشمندان و عموم مردم ماه رمضان می باشد.

برخی از عالمان و اهل علم و عمل برای دست یابی به احیای شب قدر که از اعمال شب قدر است تمامی سال را احیای نگه می دارند که این خود بیانگر جایگاه و ارزش شب قدر و احیا و شب زنده داری در آن است.





۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۹۳ ، ۱۳:۵۴
ابوالفضل ابراهیمی

تولد امام حسن(ع) مبارک.


امام حسن (ع ) فرزند امیرمؤ منان على بن ابیطالب و مادرش مهتر زنان فاطمه زهرا دختر پیامبر خدا (ص ) است .

 

امام حسن (ع)

ولادت

 

امام حسن (ع ) در شب نیمه ماه رمضان سال سوّم هجرت در مدینه تولد یافت . وى نخستین پسرى بود که خداوند متعال به خانواده على و فاطمه عنایت کرد. رسول اکرم (ص ) بلافاصله پس از ولادتش ، او را گرفت و در گوش راستش ‍ اذان و در گوش چپش اقامه گفت .



۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۳ ، ۱۴:۳۲
ابوالفضل ابراهیمی

برای اینکه بتوانید یک برنامه خوب داشته باشید که بعد از چند روز در اثر فشار زیاد از انجام آن دلسرد نشوید

 و نتوانید انجامش بدهید باید دقت کنید که بلند پروازی نداشته باشید و بر حسب توانایی های خود برنامه ریزی کنید.

برای هفته اول و یا دو هفته ی اول مثل سابق درس بخوانید و برنامه ریزی نکنید. انگار اتفاقی نیافتاده است!

 فقط یک کاغذ و قلم دم دست داشته باشید وهرکاری که انجام میدهید را با تاریخ و زمان انجام آن ثبت کنید.

 برای مثال اینطور ثبت کنید:

“ساعت ۱ تا ۱:۳۰ ناهار خوردم، ۱:۳۰ تا ۲:۳۰ خوابیدم، ۲:۳۰ تا ۴ تلویزیون فلان برنامه را تماشا کردم،

 ۴ تا ۵:۳۰ ریاضی خواندم، ۶ تا ۷ ادبیات خواندم و الی آخر”.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ تیر ۹۳ ، ۱۴:۵۰
ابوالفضل ابراهیمی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۳ ، ۱۳:۳۲
ابوالفضل ابراهیمی

در مقابل کار های روزمره ، مثل ساعت دقیق و منظم باش .

در مقابل حوادث و خبر های بد چون باد سریع بگذر.

در مقابل بزرگتر ها چون بید همیشه سر به زیر باش .

در مقابل مشکلات و سختی ها چون سنگ خارا قوی و غیر شکننده باش.

در مقابل سخنان درشت و ناراحت کننده چون پنبه نرم باش.

در مقابل عواملی که نمی توانی آنها را تغیربدهی چون موم انعطاف پذیر باش.



۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۹۳ ، ۲۳:۲۳
ابوالفضل ابراهیمی

همیشه ی خدا وقت کم می آید! به کارهایی که دوست دارید انجام بدهید یا باید انجام بدهید نمیرسید! کلافه و عصبی می شوید و از همه بدتر اینکه ناامیدی تمام وجودتان را پر میکند! اگر از این وضعیت خسته شده اید و دنبال راه چاره هستید باید بگویم تنها راه چاره برای شما برنامه ریزی روزانه است!
حتما این جمله را شنیدید که

” هرکسی که برای رسیدن به پیروزی برنامه ریزی نکند برای شکست برنامه ریزی کرده است” .


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۹۳ ، ۱۳:۴۵
ابوالفضل ابراهیمی

لینک دانلود

               بنر     
لینکش داخل ادامه مطلب                                  
۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ اسفند ۹۲ ، ۲۳:۳۳
ابوالفضل ابراهیمی

خدایا...

خواستم بگویم تنهایم ،

اما نگاه خندانت مرا شرمگین کرد ؛                                       

                                                     
  چه کسی بهتر از تو ...؟

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ اسفند ۹۲ ، ۲۲:۵۴
ابوالفضل ابراهیمی