امــشــب هــوای کـربــلا دارد دل من
حــال و هـــوایـی آشـنــا دارد دل من
شش گوشه ات را تا نبینم بی قرارم
اصلا مـگر بـی تــو صـفــا دارد دل من؟
عمری شدم من خوشه چین فضلت امّا
تـــا روز مـرگـم هـــم وفــــا دارد دل من
شـاید مــیـان روضـــه هـا دستم بگیری
ایـنـگـونه حـاجــت از خــدا دارد دل من
با عــشـق تـو احـساس تنهایی ندارم
بـی لـطــف تــو رنــج و بــلا دارد دل من
قرآن و عترت زنده از خون حسین است
جــز هـیئـت و روضـه کــجــا دارد دل من؟
شــد نــوکــری کردن هـمـیـــشه افتخارم
ایـــن هــم ز الـطاف شــما دارد دل من